//نوروفیدبک

نوروفیدبک چیست؟

نوروفیدبک گرافی یا الکتروانسفالوگرافی (EEG) در اصطلاح پزشکی، روشی غیرتهاجمی است که به منظور کنترل و اندازه گیری امواج مغزی و دمای بدن صورت می گیرد. این شکل از درمان به بازخوردهای عصبی بدن شما اجازه می ‌دهد تا واکنش های غیرارادی بدن که به شکل امواج مغزی بروز می کند را، از طریق شرطی ‌سازی مورد بازآموزی قرار دهد و اغلب آن را به شکل بازخوردهای صوتی و یا تصویری ارائه می دهد. این بازخوردها شامل فیدبک های مثبت یا منفی برای فعالیت های مغزی مطلوب یا نامطلوب می گردد. نوروفیدبک مفهوم جدیدی نیست و بیش از چندین دهه موضوع مطالعه محققان بوده است. این روش درمانی به افراد کمک می کند امواج مغزی خود را به صورت آگاهانه کنترل کنند. این عمل بدین صورت است که الکتروانسفالوگرافی (EEG) در طول روش درمانی نوروفیدبک ثبت می شود. سپس اجزای مختلف آن با استفاده از حلقه های بازخورد آنلاین و به صورت صوتی، تصویری یا ترکیبی از آن ها استخراج و به آزمودنی ها ارائه می شود. در طی این روش، آزمودنی از تغییرات رخ داده در طول تمرین آگاه می شود و قادر خواهد بود پیشرفت خود را برای دستیابی به عملکرد مطلوب ارزیابی کند. به عنوان مثال، سوژه سعی می کند الگوهای مغز را بر اساس تغییراتی که در صدا یا فیلم رخ می دهد، بهبود ببخشد.

نوروفیدبک

نحوه عملکرد نوروفیدبک

نورون های مغزی انسان، حاوی اطلاعاتی غنی در مورد فعالیت های عصبی هستند و با فعال شدنشان، پالس های الکتریکی را تولید می کنند. از طریق قرار دادن الکترودها بر روی پوست سر، می توان فعالیت الکتریکی مغز که به EEG معروف است را ثبت کرد. EEGها توسط نوع خاصی از فعالیت همزمان نورون ها که به آن ها نورون های هرمی گفته می شوند، تولید می شوند و در نتیجه خروجی الکتریکی آن ها، در نواحی زیر پوست، جایی که الکترودها در آن قرار دارند، منعکس می شود. الگوهای مختلف فعالیت الکتریکی، که به عنوان امواج مغزی نیز شناخته می شوند، با دامنه و فرکانس های مختلف قابل تشخیص هستند. فرکانس نشان دهنده سرعت نوسان امواج است که با تعداد امواج در ثانیه (Hz) اندازه گیری می شود، در حالی که دامنه نشان دهنده قدرت این امواج است که با میکروولت (μV) اندازه گیری می گردد.

فرکانس های مختلف امواج مغزی در چهار دسته قابل دسته بندی اند که به ترتیب شامل دلتا (کمتر از 4 هرتز)، تتا (4-8 هرتز)، آلفا (8-13 هرتز)، بتا (13-30 هرتز) و گاما (30-100 هرتز) می شوند و هر کدام نشان دهنده یک عملکرد فیزیولوژیکی خاص هستند. برای نمونه امواج دلتا در سیگنال EEG زمانی که فرد خواب است، شکل می گیرند، امواج تتا زمانی که فرد بیدار اما خواب‌آلود است، رقم می خورند، امواج آلفا زمانی که فرد آرام است و ماهیچه ‌هایش شل هستند، مانند لحظات مدیتیشن و استراحت ایجاد می گردد، امواج بتا در هنگام بیداری و هوشیاری کامل فرد مشاهده می‌ شود و امواج گاما زمانی مشاهده می شود که فرد در حال فعالیتی سنگین مانند تلاش برای حل یک مشکل است. با این حال، تفاوت هایی در تعریف محدوده دقیق مولفه های فرکانس در مطالعات مختلف نشان داده شده است.

همچنین هر کدام از اجزای فرکانس دارای زیرمجموعه هایی نیز هستند. به عنوان مثال، به فرکانس های میان  13-15هرتز، که به ریتم حسی-حرکتی(SMR) مربوط می شود، بتای پایین می گویند. برخی از مطالعات نشان اده اند که فرکانس آلفا نیز دو زیر مجموعه دارد: آلفای پایین که در محدوده 8 تا 10 هرتز و آلفای بالایی در محدوده 10 تا 12 هرتز قرار می گیرد. در برخی مطالعات برای فراکنس آلفا حتی تا 3 زیر مجموعه نیز نشان داده شده است. این تعاریف نشان می دهد که آلفای بالا و پایین رفتارها و عملکردهای متفاوتی از خود نشان می دهند. اعتقاد بر این است که آلفای پایین مربوط به یادآوری کنش در حافظه معنایی است که در مورد آلفای بالا صدق نمی کند.

نوروفیدبک چیست

تعیین سطح الکترودهای EEG

الکترودها (که به منظور اندازه گیری امواج بر روی پوست سر قرار می گیرند) می توانند فعالیت های سطحی مغز را که در محل های قرارگیری آن ها انجام می شود، ثبت کنند. سیستم الکترود 10-20 روشی برای استانداردسازی نواحی جمجمه و مقایسه داده ها می باشد. اصطلاح “10-20” اشاره به قرار دادن الکترودها در بیش از 10 یا 20 درصد از کل فاصله بین مکان های مشخص شده جمجمه، دارد. مطالعات نشان داده اند که این قرارگیری ها با عملکردهای سطح مغز مرتبط است. از 21 الکترود، 19 الکترود برای ثبت عملکردهای سطح مغز و 2 الکترود دیگر به عنوان الکترود مرجع مورد استفاده قرار می گیرد. نواحی مختلف جمجمه با استفاده از حروف و اعداد نامگذاری می شوند به نحوی که حروف مربوط به نواحی مغز و اعداد مربوط به نیمکره های مغز هستند. حروف F، P، T، O و C به ترتیب به نواحی فرونتال، جداری، تمپورال، پس سری و مرکزی مربوط می شوند. اعداد زوج و فرد نیز به ترتیب نیمکره های چپ یا راست مغز را نشان می دهند. حرف z که به‌عنوان PZ استفاده می ‌شود، نشان می‌ دهد  که محل پوست سر در زیر الکترود، در امتداد خط مرکزی، بین نازیون و اینیون، قرار می‌گیرد. FP1 و FP2 نیز به ترتیب اشاره به قطب چپ و راست پیشانی دارند. همچنین A1 و A2 نواحی سمت راست و سمت چپ ناحیه دهلیزی (گوش) را نشان می دهند که دو مکان رایج برای قرار دادن الکترودهای مرجع است.

اغلب دو نوع مونتاژ تک قطبی و دوقطبی در درمان نوروفیدبک استفاده می شود. در حالت تک قطبی، الکترود فعال روی جمجمه قرار گرفته و سیگنال ثبت شده توسط الکترود فعال با الکترود دوم تحت عنوان الکترود مرجع مقایسه می گردد. در این حالت فعالیت الکترود فعال منهای فعالیت الکترود مرجع نشان دهنده فعالیت مغز در الکترود فعال خواهد بود. اما در حالت دوقطبی از دو الکترود فعال استفاده می شود که به طور جداگانه روی جمجمه قرار می گیرند. تفاوت بین سیگنال های ثبت شده توسط این 2 الکترود، اساس نوروفیدبک است. یکی از مزایای ضبط دوقطبی، رد حالت متداول است که در طول فرآیند ضبط رخ می دهد. به این معنی که هر مصنوع خارجی که در هر دو کانال و در همان زمان رخ می دهد، دامنه و فاز آن کم می شود و انتخاب محیطی را بهبود می بخشد. به عنوان مثال، با استفاده از این روش می توان مصنوعات چرخش چشم و پلک زدن را کاهش داد.

اهمیت قرارگیری الکترودها بر نقاط خاص

پژوهش های متخصصان مغز و اعصاب نشان می هد که، علائم ناشی از بروز ضایعات مغزی، بیشتر در این مناطق نشان داده می شود. به عنوان مثال، لوب های فرونتال، FP1، FP2، FPZ، FZ، F3، F4، F7 مسئول توجه فوری و پایدار، مدیریت زمان، مهارت های اجتماعی، احساسات، همدلی، حافظه کاری، برنامه ریزی اجرایی، ملاحظات اخلاقی یا شخصیت هستند، به نحوی که هر منطقه نشان دهنده یک احساس یا وظیفه خاص است. بنابراین شناسایی این نواحی، بهترین و دقیق ترین شیوه درمان نوروفیدبک را فراهم می کند. لوب های جداری، PZ، P3 و P4، مشکلات مفهوم سازی شده توسط لوب های فرونتال را حل می کنند. دستور زبان پیچیده، نامگذاری اشیاء، ساخت جمله و پردازش ریاضی مربوط به لوب جداری چپ هستند در حالی که جهت گیری نقشه، تشخیص فضایی و دانستن تفاوت بین راست و چپ در توابع لوب جداری راست قرار می گیرند. لوب های تمپورال، T3، T4، T5 و T6 نیز عملکردهای مختلفی دارند. عملکردهای نیمکره چپ با خواندن (تشخیص کلمه)، حافظه، یادگیری و خلق و خوی مثبت مرتبط هستند، در حالی که عملکردهای نیمکره راست با موسیقی، اضطراب، تشخیص چهره و تشخیص جهات در ارتباط اند.

از سوی دیگر، خاطرات بصری، خواندن دقیق و خاطرات آسیب زا همراه با فلاش بک بصری اغلب در لوب های پس سری، O2، O1 هستند. از دیگر وظایف این لوب می توان کمک به مکان یابی اشیاء در محیط، دیدن رنگ ها و تشخیص نقاشی ها و تشخیص صحیح اشیا، خواندن، نوشتن و املا اشاره کرد. قشر حسی و حرکتی، CZ، C3 و C4 دارای عملکردهای کنترل آگاهانه تمام حرکات اسکلتی مانند تایپ کردن، نواختن آلات موسیقی، دست خط، کار با ماشین آلات پیچیده، صحبت کردن، و توانایی تشخیص منشأ احساسات بدن هستند.

عصب شناسان معتقدند که قشرهای حسی-حرکتی به قشر مغز کمک می کند تا وظایف فیزیکی و شناختی را رمزگذاری کند. بنابراین، افرادی که در دیدن توالی منطقی وظایف شناختی مشکل دارند، می توانند از آموزش نوروفیدبک در امتداد قشر حسی حرکتی نیمکره چپ (C3) بهره مند شوند. تمرین در امتداد قشر حسی حرکتی نیمکره راست (C4) نیز می تواند در القای احساسات، عواطف یا آرامش موثر باشد. بسیاری از افراد مبتلا به صرع معمولا به منظور افزایش SMR در امتداد قشر (C3) آموزش می بینند. همچنین، آموزش در امتداد قشر حسی حرکتی را می توان برای درمان سکته مغزی، صرع، فلج، ADHD و اختلالات یکپارچگی حسی/حرکتی نیز به کار برد.

به طور کلی می توان چننی گفت که الکترودها به گونه ای قرار می گیرند که یک کانال EEG خاص در یک سمت مغز قرار دارد. به عنوان مثال، بتا پایین و بتا به ترتیب در سمت راست (C4) و سمت چپ (C3) مغز قرار می گیرند و بازآموزی می شوند. در صورتی که اگر آن ها به سمت مخالف مغز تغییر یابند، نتایج نامطلوبی حاصل خواهد شد. برای نمونه تمرین موج بتای پایین در سمت چپ به جای بهبود تمرکز، منجر به کاهش انرژی ذهنی می گردد. بنابراین، محل قرارگیری الکترودهای EEG در طول درمان نوروفیدبک بسیار مهم است.

انواع روش های درمان با نوروفیدبک

عصب شناسان و روانپزشکان مهتقدند که 7 نوع نوروفیدبک برای درمان اختلالات مختلف وجود دارد که در ادامه به ذکر هر یک از این 7 مودر خواهیم پرداخت:

نوروفیدبک فرکانس/قدرت

پرکاربرد نوع نوروفیدبک، نوروفیدبک فرکانس/قدرت می باشد. این تکنیک نوروفیدبک گرافی، معمولا شامل استفاده از 2 تا 4 الکترود سطحی است که گاهی نیز با عنوان “نوروفیدبک سطحی” شناخته می شود. این روش برای تغییر نوسانات یا سرعت امواج مغزی خاص در مکان ‌های خاص مغز که در درمان ADHD، اضطراب و بی‌خوابی اهمیت دارد، مورد استفاده قرار می گیرد.

نوروفیدبک بالقوه سطحی آرام

دومین نوع از نوروفیدبک، نوروفیدبک بالقوه سطحی آرام یا SCP-NF است که به منظور تشخیص جهت پتانسیل های کند سطح مغز، در راستای درمان ADHD، صرع و میگرن به کار گرفته می شود.

نوروفیدبک کم انرژی یا LENS

سیستم نوروفیدبک کم انرژی یا LENS، سومین نوع است که می تواند سیگنال های الکترومغناطیسی ضعیفی را برای تغییر امواج مغزی بیمار، ارسال می کند. این شکل از نوروفیدبک گرافی، اغلب برای درمان آسیب ‌های مغزی، ADHD، بی‌خوابی، فیبرومیالژیا، سندرم پای بی ‌قرار، اضطراب، افسردگی و عصبانیت کاربرد دارد.

نوروفیدبک هموآنسفالوگرافی یا HEG

نوروفیدبک هموآنسفالوگرافی یا HEG، نوع چهارمی است که می تواند فیدبک هایی را در مورد جریان خون در مغز بیمار، برای درمان میگرن ارائه دهد.

نوروفیدبک زنده

نوروفیدبک زنده با امتیاز Z، نوع دیگری از نوروفیدبک گرافی است که به طور خاص، برای درمان بی خوابی استفاده می گردد. در این نوع نوروفیدبک، فعالیت های الکتریکی مغز، به یک پایگاه داده سیستماتیک برای ارائه بازخورد مداوم تبدیل می گردد.

توموگرافی الکترومغناطیسی

توموگرافی الکترومغناطیسی با وضوح پایین یا LORE-TA، که شامل استفاده از 19 الکترود برای نظارت بر فاز، توان و انسجام می گردد، سومین نوع از نوروفیدبک است. این تکنیک نوروفیدبک اغلب در درمان اختلالات مهمی چون اعتیاد، افسردگی و اختلال وسواس فکری اجباری کاربرد دارد.

تصویربرداری شدید مغناطیسی عملکردی

تصویربرداری شدید مغناطیسی عملکردی (fMRI) را می توان جدیدترین نوع نوروفیدبک دانست که به منظور تنظیم فعالیت مغز بر اساس بازخورد فعالیت ها در نواحی غیر سطحی و عمیق، کاربرد دارد.

درمان با نوروفیدبک

 پروتکل های درمان با نوروفیدبک

پروتکل آلفا نوروفیدبک:

موج آلفای مغز اغلب مربوط به آرامش همراه با هوشیاری فرد است. به عبارتی، آلفا به عنوان یک موقعیت آرام و خوشایند توصیف می گردد، زیرا کلیه فعالیت های خلاقانه مغز را که به ایجاد آرامش و آرام سازی عضلات و در نهایت ایجاد خواب منجر می گردد را توصیف می‌کنند. چنین امواجی به سرعت بر روی سطح پوست مغز ظاهر شده و گسترده می شوند. برای نمونه امواج آلفا، در طول فعالیت هایی چون مدیتیشن افزایش می یابند. تمرین آلفا اغلب برای درمان بیماری های مختلفی و با قدرت های مختلفی استفاده می شود. برای مثال برای تسکین دردها (شبیه سازی 9 هرتز)، برای کاهش استرس و اضطراب (شبیه سازی 10 و 30 هرتز)، برای بهبود حافظه، بهبود عملکرد ذهنی و درمان آسیب های مغزی (شبیه سازی 10 و 2) استفاده می گردد. بر اساس مطالعات مخلف انجلم شده بر روی امواج آلفا، رایج ترین پهنای باند فرکانسی برای درمان با نوروفیدبک توسط پروتکل آلفا، محدوده فرکانسی 7 تا 10 هرتز می باشد که برای مدیتیشن، خواب، کاهش استرس و اضطراب استفاده می شود. همچنین فرکانس 10 هرتز نیز باعث آرامش عمیق عضلانی، کاهش درد، تنظیم تنفس و کاهش ضربان قلب می گردد.

پروتکل بتا نوروفیدبک :

امواج بتا یکی از مهم ترین شاخص ها در تشخیص عملکرد ذهن است و امواج بتا نامناسب می توانند به وضوح نشان دهنده اختلالات ذهنی و جسمی مانند افسردگی، ADHD و بی خوابی باشد. امواج مغزی بتا همچنین به طور خاص، با تمرکز قوی و توانایی حل مشکلات مرتبط است. به همنی سبب داروهایی که برای تحریک هوشیاری و افزایش تمرکز استفاده می شوند مانند ریتالین و آدرال نیز باعث می شوند مغز امواج مغزی بتا تولید کند و از این طریق هوشیاری را افزایش دهد. درمان نوروفیدبک مبتنی بر بتا با درجه های مختلفی دارای کاربردهای متفاوت است. برای مثال برای بهبود تمرکز و توجه (شبیه سازی بتا 12-14 هرتز)، برای بهبود توانایی خواندن (شبیه سازی 7 تا 9 هرتز) و همچنین به منظور ایجاد تغییرات مثبت در عملکرد یادگیری استفاده می شود. همچنین این امواج در بهبود عملکرد محاسباتی، پردازش شناختی، کاهش نگرانی ها، تفکر بیش از حد، اختلال وسواس فکری جبری یا OCD، اعتیاد به الکل و بی خوابی با کمک شبیه سازی 14-22 هرتز و 12-15 هرتز، می تواند موثر باشد. در همین حال، این نوع نوروفیدبک می تواند عملکرد شناختی خواب و همچنین خستگی و استرس را با استفاده از شبیه سازی نور و صدای بتا، بهبود ببخشد. امواج بتا در محدوده 12 تا 15 هرتز نیز اضطراب، صرع، خشم و استرس تحت تاثیر قرار داده و در کاهش آن ها موثرند.

پروتکل آلفا/تتا:

آلفا/تتا در واقع، شاخصی میان هوشیاری و خواب است. پروتکل آلفا/تتا یکی از محبوب ترین پروتکل های نوروفیدبک به منظور کاهش استرس و فشار عصبی است. همچنین، این درمان برای سطوح عمیقی از افسردگی، اعتیاد، درمان اضطراب اجتماعی و در عین حال افزایش خلاقیت، آرامش، اجرای موسیقی و بهبود واکنش ‌های لحظه ای مورد استفاده قرار می گیرد. الکترودها در این روش، عموما بر روی O1، O2، CZ و PZ قرار می گیرند. محدوده فرکانس آلفا/تتا بین 7 تا 8.5 هرتز با مقدار میانگین 7.8 هرتز است. این روش درمان با نوروفیدبک اغلب در محیط های بسته انجام می شود که بتواند نسبت امواج تتا به امواج آلفا را با استفاده از بازخورد شنیداری افزایش می دهد.

درمان با پروتکل دلتا نوروفیدبک:

امواج دلتا را می توان کندترین امواج مغزی دانست که با مراحل عمیق 3 و 4 خواب در ارتباط هستند. این امواج نشان دهنده افزایش راحتی، کاهش درد و خواب عمیق می باشند، بنابراین، آن ها برای کاهش سردرد، آسیب های مغزی، اختلالات یادگیری، و برای درمان با نوروفیدبک و پروتکل دلتا انقباض شدید عضلات و با استفاده از شبیه سازی موج دلتا 1-3 هرتز، به کار گرفته می شود. امواج دلتا همچنین با کاهش فشار روانی و افکار آشفته، می توانند کیفیت خواب را افزایش دهند.

پروتکل گاما:

بر خلاف دلتا، امواج گاما بالاترین فرکانس را داشته و مستقیما با پردازش شناختی و حافظه فرد مرتبط هستند. در نتیجه، سرعت بالای این امواج، نشان دهنده سرعت یادآوری و حافظه قوی تر است. ریتم های تند امواج گاما، مسئول ارتباطات عصبی مغز و انتقال داده ها به دنیای خارج می باشند. آن ها عمدتا در هیپوکامپ (ناحیه ای از مغز که مسئول تبدیل حافظه کوتاه مدت به بلند مدت است) مشاهده می شوند. همچنین این ریتم های تند در حملات ناگهانی مانند تشنج و اسپاسم نیز می توانند قابل مشاهده باشند. از این رو، پروتکل گاما به منظور ارتقای شناخت، وضوح ذهنی، فعالیت مغز و وظایف حل مسئله به کار گرفته می شود. این پروتکل نه تنها می تواند محاسبات ضعیف را بهبود ببخشد، بلکه مغز را سازماندهی کرده و سرعت پردازش اطلاعات و حافظه کوتاه مدت را نیز تقویت کرده و تعداد حملات میگرنی را کاهش می دهد.

درمان با پروتکل تتا نوروفیدبک :

امواج مغزی تتا با تعدادی از فعالیت های مغز مانند حافظه، احساسات، خلاقیت، خواب، مدیتیشن و هیپنوتیزم در ارتباط اند. این امواج همچنین با فاز اول خواب، مرحله ای که خواب سبک بوده و فرد به راحتی بیدار می شود، نیز همراه اند. پروتکل تتا می تواند منجر به کاهش اضطراب، افسردگی، رویاپردازی روزانه، درمان حواس پرتی، اختلالات عاطفی و ADHD گردد.

درمان اختلالات روانی با نوروفیدبک

درمان اختلالات با نوروفیدبک 

با پیشرفت علم عصب شناسی، امروزه در درمان بسیاری از بیماری ها و اختلالات، از نوروفیدبک گرافی استفاده می شود. در ادامه به تعدادی از رایج ترین آن ها اشاره خواهیم کرد:

درمان اختلال نقص توجه یا بیش فعالی با نروفیدبک:

شواهد حاکی از آن است که عملکرد نادرست لوب پیشانی راست، علت اختلال نقص توجه یا بیش فعالی (ADHD) است. علائم و نشانه های این اختلال شامل بی توجهی، حواس پرتی، بیش فعالی و بی علاقگی شدید می شود و درمان نوروفیدبک نوعی رویکرد توانبخشی برای درمان آن است و هدف این درمان، عادی سازی رفتار بدون وابستگی به داروها یا رفتار درمانی می باشد. در گذشته برخی داروها مانند ریتالین، کنسرتا و دکسدرین برای درمان بیش فعالی مورد استفاده قرار می گرفتند. اما پزوهش های اخیر نشان داده اند که غلب این داروها تاثیری چشمگیری در درمان بالینی ADHD در بسیاری از کودکان ندارند. همچنین این داروها عوارضی مانند اضطراب، تحریک پذیری، درد شکم، کاهش اشتها، بی خوابی و سردرد را نیز به همراه دارند. این در حالی است که استفاده از نوروفیدبک با بهبود طولانی مدت اختلال همراه می باشد. مطالعات نشان می دهد که افراد مبتلا به اختلال ADHD یا بیش فعالی، در مقایسه با افراد عادی فعالیت امواج مغزی کندتر (تتا) و فعالیت بتا کمتری دارند. به همنی سبب در درمان این اختلال، هدف کاهش فعالیت مغز در باند تتا و افزایش فعالیت آن در باند بتا خواهد بود و اغلب در کاهش بیش فعالی موثر واقع شده است.

درمان اختلال اسکیزوفرنی با نوروفیدبک:

اسکیزوفرنی اغلب به عنوان غیرقابل تحمل ترین بیماری روانی شناخته می شود. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی عموما دارای توهم های شنوایی، بی قراری، عضلات غیر قابل انعطاف، گیجی، هذیان و افسردگی هستند. پژوهش های متعددی، تاثیر مثبت درمان نوروفیدبک بر بهبود این بیماری را نشان داده اند. به نحوی که فرد مبتلا به اسکیزوفرنی قادر به تنظیم فعالیت مغز خود در فرکانس های خاص می باشد.

درمان بی خوابی با نوروفیدبک:

بی خوابی به عنوان یکی از اختلالات همه گیر، در میان بسیاری از افراد مشاهده می شود. یکی از نخستین نشانه های تغییر در بیمارانی که تحت درمان نوروفیدبک قرار می گیرند، تغییر و بهبود الگوی خواب آن ها می باشد. به همین سبب نوروفیدبک گرافی در درمان اختلالات خواب بسیار کاربر دارد.

درمان اختلالات یادگیری با نوروفیدبک :

یکی از تغییرات بزرگی که نورفیدبک ایجاد کرده است، درمان نارساخوانی و اختلال یادگیری کودکان  است. این اختلالات اغلب در سنین مدرسه مشاهده می شود، به نحوی که مبتلایان، در خواندن و املای کلمات دچار مشکل اند. همچنین کودکانی که با اختلالات محاسبه مواجه بوده و قادر به درک و حل مسائل ریاضی نیستند نیز می توانند با این روش درمان شوند. نوروفیدبک با افزایش فعالیت موج آلفا می تواند در در مان این اختلالات موثر باشد.

اعتیاد به موادمخدر:

مطالعات نشان داده اند که درمان نوروفیدبک راه خوبی برای ترک اعتیاد به مواد مخدر است زیرا نوروفیدبک وسوسه و میل به مواد مخدر را در بیماران معتاد به کوکائین و نمونه های مشابه مانند الکل و حتی بازی های رایانه ای، کاهش می دهد.

درمان اوتیسم با نوروفیدبک

اختلال طیف اوتیستیک (ASD) نوعی اختلال عصبی رشدی در کودکان مبتلا به اوتیسم است که تا بزرگسالی باقی می ماند. تحقیقات نشان داده اند که علائم مرتبط با اوتیسم، با فعالیت زیاد دلتا/تتا مرتبط اند. هدف از نوروفیدبک در درمان کودکان مبتلا به اوتیسم، مهار نسبت تتا آلفا و در عین حال افزایش موج بتا است که دارای اثربخشی مطلوبی می باشد.

درمان صرع با نوروفیدبک:

تا کنون در میان حدود یک سوم از بیماران مبتلا به صرع در جهان، درمان دارویی بی اثر بوده است. اما نوروفیدبک به عنوان یک درمان جایگزین برای این بیماری عملکرد مطلوبی داشته است. نتایج تحقیقات بر روی درمان صرع با استفاده از نوروفیدبک نشان داده است که درمان مداوم SMR می تواند میزان تشنج را در صرع شدید و کنترل نشده کاهش دهد.

نوروفیدبک همچنین در موارد دیگری مانند افسردگی، اضطراب، دردهای مزمن، آسیب های پس از سکته های مغزی، وسواس، وسواس تقارن و اختلالات خوردن نیز موثر نشان داده شده است.

 


سوالات متداول

 نوروفیدبک گرافی چگونه به درمان فرد کمک می کند؟

نوروفیدبک گرافی، روشی درمانی است که به افراد در کنترل امواج مغزی به شکلی آگاهانه، کمک می کند و در نتیجه می تواند به تغییر الگوهای مغز منجر گردد. این فرآیند از طریق انتقال اطلاعات عصبی به الکترودهای روی سطح پوست و ثبت آن ها و سپس تغییر و بهبود آن ها از طریق فیلم و صدای موجود در جلسات نوروفیدبک، انجام می شود.

 آیا نوروفیدبک می تواند شخصیت فرد را تغییر می دهد؟

جلسات آموزشی نوروفیدبک برای کمک به ارتباطات مغزی افراد طراحی شده است تا به طور موثرتر ارتباط برقرار کنند و به تعادل برسند. این فرآیند اگرچه کمک می کند تا فرد آرام ‌تر و انعطاف ‌پذیرتر در برابر استرس و فشارها باشد، با این حال نمی تواند اثر مستقیمی بر سرگرمی ها، علایق یا شخصیت افراد داشته باشد.

چقدر زمان می برد تا نوروفیدبک اثرگذاری اش را نشان دهد و چه مدت باقی می ماند؟

اغلب بیماران پس از 6 تا 8 جلسه متوجه تغییرات مثبت خود می شوند و اینمی تواند حدود 3 تا 4 هفته به طول بی انجامد. با این حال، برخی از بیماران بعد از اولین جلسه نیز متوجه تفاوت هایی می شوند. اثرات نوروفیدبک نیز اغلب ماندگار و پایدار هستند. با این حال، ممکن است برخی ترجیح دهند به صورت دوره ای، جلسات خود را تکرار کنند.

 نوروفیدبک گرافی در درمان چه بیماری هایی می تواند مفید باشد؟

نوروفیدبک در درمان و بهبود کودکان ۶ سال به بالا و بزرگسالانی را که به دنبال رهایی از اختلالات و بیماری هایی چون ADD یا ADHD، اضطراب، اوتیسم، اختلال دوقطبی، ضربه ها یا آسیب ‌های مغزی، افسردگی، بی ‌خوابی، میگرن، PTSD یا تروما، تشنج یا صرع هستند، می تواند مفید و موثر واقع شود.

2023-01-16T19:33:50+03:30توسط |دسته‌ها: روانشناسی|بدون دیدگاه

دیدگاه خود را بنویسید

Open chat
24ساعته پاسخگوی شما هستیم