مشاوره شکست عشقی – درمان شکست عشقی در مردان و زنان
عشق و حس دوست داشتن را میتوان از زیباترین و عمیقترین ارتباطات انسانی دانست که هر انسانی در طول زندگی خود آن را تجربه میکند. البته گاهی با اتمام رابطه این حس خوشایند جای خودش را به غم و اندوه میدهد، و افراد به اصطلاح دچار شکست عشقی میشوند.
زمانی که انسانها دچار شکست عشقی میشوند رنج و غم سنگینی را پشت سر میگذرانند و گاهی در راه مقابله با این درد و غم درمانده میشوند. در چنین مواقعی مشاوره شکست عشقی میتواند کمک بزرگی برای درمان شکست عشقی باشد. در این مقاله قصد داریم به راههای درمان شکست عشقی بپردازیم و شما را بیشتر با مشاوره شکست عشقی آشنا کنیم.
انواع شکست عشقی
قبل از شرکت در جلسات مشاوره عشقی بهتر است با انواع آن اشنا شوید. شکست عشقی میتواند به دلایل مختلفی روی دهد و انواع مختلفی داشته باشد در ادامه به این موارد اشاره میکنیم:
- پایان دادن به رابطه با بهانهتراشیهای مختلف
- شکست عشقی به دلیل خیانت
- اتمام رابطه با دعوا و درگیری
- خاتمه دادن به رابطه با احترام
شکست عشقی چیست؟
“شکست عشقی” اصطلاحی است که برای توصیف درد عاطفی ناشی از پایان یک رابطه عاشقانه به کار می رود، به ویژه زمانی که یک نفر هنوز نسبت به دیگری احساس می کند. این می تواند یک تجربه سخت و دردناک باشد، زیرا می تواند احساس طرد شدن، از دست دادن و غمگینی را به همراه داشته باشد. شکست عشقی می تواند به دلایل مختلفی مانند عدم ارتباط، ارزش ها یا اهداف متضاد، یا به سادگی از عشق به یکدیگر رخ دهد. این می تواند در هر مرحله از یک رابطه اتفاق بیفتد، از مراحل اولیه آشنایی تا شراکت یا ازدواج طولانی مدت. در حالی که شکست عشقی می تواند یک تجربه چالش برانگیز باشد، همچنین می تواند فرصتی برای رشد شخصی و تأمل در خود فراهم کند. مهم است که برای پردازش احساسات خود وقت بگذارید، از نزدیکان خود یا یک درمانگر حمایت کنید و بر مراقبت از خود و عشق به خود تمرکز کنید. با گذشت زمان و بهبودی، می توان از شکست عشقی عبور کرد و در سایر زمینه های زندگی شادی و رضایت یافت
درمان شکست عشقی
یکی از سوالهایی که هر فردی پس از شکست عشقی از خود میپرسد این است که بعد از شکست عشقی چه کنیم؟
در ابتدا باید بگوییم که افراد در دوران پس از شکست عشقی لحظات سختی را میگذرانند، دورانی که باید مانند هر شرایط سخت دیگری در زندگی سپری شود. حداقل زمانی که برای برگشتن به حالت عادی زندگیتان نیاز دارید شش ماه است.
اما آنچه که در این بین اهمیت دارد این است که آیا میخواهید در این شش ماه مدام به فکر گذشته باشید و از اهداف و زندگیتان باز بمانید یا به نحوی شکشست عشقی را پشت سر بگذارید. در ادامه سعی کردهایم که به چند مورد از راهکارهایی که به درمان شکست عشقی کمک میکند اشاره کنیم:
1.ورزش کردن یکی از بهترین راههای درمان شکست عشقی
همان طور که میدانید ورزش کردن باعث افزایش ترشح هورمون سروتونین در مغز میشود. با افزایش ترشح سروتونین احساس شادابی بیشتری خواهید کرد و در واقع روحیهتان بهبود خواهد یافت. مهم نیست به سراغ چه ورزشی میروید، به یک پیادهروی ساده در پارک میروید یا در باشگاه ثبتنام میکنید تنها چیزی که اهمیت دارد بالا رفتن ضربان قلبتان است که هم در روحیهتان تاثیر به سزایی دارد و هم انرژیتان را برای انجام کارهای روزانه افزایش میدهد.
2.به فکر انتقام نباشید
یکی از نکات مهمی که برای درمان شکست عشقی باید در نظر داشته باشید این است که فکر انتقام را از سرتان بیرون کنید به خصوص زمانی که طرف مقابلتان را عاشقانه دوست داشتهاید و او در مقابل به شما خیانت کرده و یا شما را رها کرده است. در چنین مواقعی سعی کنید با کمک گرفتن از یک متخصص افکار مثبت را جایگزین احساسات منفی کنید.
3.سفر رفتن کمکتان خواهد کرد
برای اینکه بتوانید افکارتان را متمرکز کنید و افکار منفی و مزاحم را از سرتان بیرون کنید سفر کردن به خصوص گردش در طبیعت میتواند کمک بزرگی به شما بکند.
4.در ظاهرتان تغییر ایجاد کنید
تغییرات کوچک در ظاهر مانند تغییر در رنگ یا مدل مو و یا خریدن لباسهای نو کمک میکند تا روحیهتان را دوباره به دست آورید.
5.رابطه جدیدی را شروع نکنید
روانشناسان معتقدند که شروع یک رابطه جدید بلافاصله پس از رابطهی قبلی میتواند صدمات جدی را به طرفین رابطه وارد کند. اگرچه رابطه جدید میتواند شما را از نظر روحی تسکین دهد و کمک کند تا با شکست عشقی قبلی راحتتر کنار بیایید اما این روابط در اغلب موارد به سود هیچیک از طرفین رابطه نخواهد بود و باعث شکلگیری رابطه سالمی نخواهد شد. بنابراین تا زمانی که به طور کامل با شکست عشقی کنار نیامدهاید وارد رابطه جدیدی نشوید.
6.با تمام شدن رابطه کنار بیایید
کنار آمدن با تمام شدن رابطه مهمترین مرحلهی درمان شکست عشقی است. شاید پذیرفتن این موضوع برایتان سخت باشد اما به یاد داشته باشید که برای گذر از شکست عشقی و التیام غم و رنجهایی که با آن مواجعه هستید نیاز است که بالغانه با این موضوع برخورد کنید. در چنین مواقعی کمک گرفتن از یک روانشناس خوب میتواند روند درمان شکست عشقی را برایتان هموارتر کند.
7.از سرزنش کردن خود دست بردارید
افراد پس از اتمام رابطه دچار احساسات ضد و نقیضی میشوند برخی مدام خود را به خاطر پایان دادن به رابطه سرزنش میکنند و این خود میتواند باعث بروز علائم افسردگی در افراد شود. اینکه از اشتباهات گذشته درس بگیریم و آنها را تکرار نکنیم مسئلهای طبیعی است اما با درگیر شدن در افکار منفی و سرزنش کردن خود هیچ قدم مثبتی برای درمان شکست عشقی برنداشتهایم و تنها باعث آزار و سرکوب خود شدهایم.
8.سرتان را با تغییر دکوراسیون و نظافت گرم کنید
یکی از کارهایی که باعث تخلیهی انرژی میشود و در جلسات مشاوره شکست عشقی به آن می پردازیم آن است ک افکار منفی را از خود دور کنید نظافت کردن یا تغییر دکوراسیون خانه یا محل کارتان یکی از این کارهاس . این کارها علاوه بر اینکه حواس شما را از فکر کردن به گذشته پرت میکند احساس مثتبی نیز در شما به وجود خواهد آورد.
9.فهرستی از اهداف خود تهیه کنید
از موثرترین راهکارهایی که به شما در درمان شکست عشقی کمک خواهد کرد هدفگذاری است. سعی کنید یک فهرست از اهداف کوتاه مدت و بلند مدتی که در ذهنتان دارید تهیه کنید. اهدافی که پیچیده و دست نیافتنی نباشند و به شما کمک کنند تا برای زندگی آینده انگیزه پیدا کنید و بتوانید تمرکزتان را بر روی افکاری غیر از رابطهی قبلیتان بگذارید.
10.با خانواده و دوستانتان وقت بگذرانید
وقت گذراندن با خانواده و دوستان میتواند خلاءهای عاطفیتان را پر کند و باعث شود کمتر به فکر رابطه قبلیتان بیفتید.
11.از مشاوره شکست عشقی کمک بگیرید
با وجود تمام راهکارهایی که به آن اشاره کردیم گاهی کنار آمدن با غم و اندوه ناشی از جدایی برای ما دشوار میشود و لازم است که برای عبور از این دوره و مقابله با افکار منفی که به سراغ ما میآیند اقدامی انجام دهیم. گاهی پیش میآید که افراد علاقهای به بهتر کردن حال خود ندارند و عصبانیت و حس انتقام تمام وجود آنها را در برگرفته در چنین مواقعی کمک گرفتن از روانشناسی که بتواند به بهبود شرایط کمک کند و با ارائه راهکارهای تخصصی فرد را راهنمایی کند بسیار حائز اهمیت است. مشاوره شکست عشقی کمک میکند تا روزهای سخت شکست عشقی را با آسیب کمتری پشت سر بگذارید.
12.برای مدتی از شبکههای اجتماعی دوری کنید
شبکههای اجتماعی احتمال اینکه دوباره به سراغ رابطه قبلیتان بروید را افزایش میدهد و در اغلب موارد روند فراموش کردن را برایتان دشوار میکند و هیچ کمکی به بهبود حالتان نخواهد کرد. بنابراین فاصله گرفتن از شبکههای اجتماعی حتی برای مدتی هم که شده باعث میشود کمتر با او در تماس باشید و راحتتر با نبود او کنار بیایید.
13.علت شکست را پیدا کنید
سعی کنید که علت شکستتان را پیدا کنید و به آن به چشم یک تجربه نگاه کنید. در این راه میتوانید از یک روانشناس نیز کمک بگیرید. شاید در ابتدا فکر کردن به گذشته آزارتان دهد اما مطمئن باشید که پیدا کردن دلیل به سرانجام نرسیدن رابطهتان به شما در بهبود روابط آیندهتان کمک خواهد کرد.
14.برای عبور از شکست عشقی به خودتان زمان دهید
روند روبهرو شدن با شکست عشقی چیزی شبیه به از دست دادن عزیزان است و گذر از آن نیاز به زمان دارد. طول این دوره میتواند برای هرکسی بنا بر روحیات آن فرد متفاوت باشد، در واقع هرچه مدت زمان رابطهی عاطفی بیشتر بوده باشد گذر از آن نیز نیاز به صرف زمان بیشتری دارد.
15.هرچیزی که شما را یاد او میاندازد دور بیندازید
در همهی رابطهها هدیه دادن و هدیه گرفتن مرسوم است و نگه داشتن این هدیهها به عنوان یادگاری میتواند بسیار لذتبخش باشد. اما با پایان رابطه لازم است که هر چیزی از جمله تمام هدیهها، پیامها، عکسها، آهنگها و به طور کلی هر آنچه را که شما را به یاد عشق قبلیتان میاندازد دور بریزید. انجام این کارها برای درمان شکست عشقی اهمیت بسیاری دارد و باعث میشود سریعتر بتوانید این دوره را پشت سر بگذارید.
علت شکست عشقی
شکست در یک رابطهی عاطفی میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد که برخی از آنها آنقدر ریشهای هستند که موجب میشوند شما از همان ابتدا فرد غلطی را برای رابطه انتخاب کنید. علاوه بر این بعضی از رفتارهای نادرست نیز باعث میشوند که شما دچار شکست در رابطه شوید. برای مشاوره شکست عشقی بهتر از علت شکست عشقی را بدانیم.
نظریههای روانشناسی
دلیل شکست عشقی میتواند در یکی از نظریههای روانشناسی که به آن اشاره میکنیم بگنجد:
1.نظریهی رهاشدگی و بیثباتی
2.نظریهی شکست
3.نظریهی محرومیت هیجانی
4.نظریهی خویشتن تحول نیافته
5.نظریهی وابستگی
در جلسات مشاوره شکست عشقی دکتر روانشناس به هریک از این موارد جداگانه میپردازد و هر کدام را برای مراجعه کننده توضیح میدهد تا در انتها روانشناس و مراجعه کننده بتوانند به کمک یکدیگر دلیل شکست را پیدا کنند و به صورت ریشهای آن را درمان کنند.
نداشتن عزت نفس
گاهی پیش میآید که افراد به دلیل نداشتن عزت نفس وارد روابط یکطرفه میشوند و کارهایی را انجام میدهند که باعث تحقیر خود میشوند. چنین افرادی در هر شرایطی به خواستهی طرف مقابل خود تن میدهند به نوعی که خود را فراموش میکنند و باعث تخریب خود و رابطهشان میشوند. در چنین شرایطی مراجعه به یک روانشناس و گرفتن مشاوره شکست عشقی میتواند در بهبود عزت نفس این افراد کمک کند.
دلبستگی ناایمن یکی دیگر از علتهای شکست عشقی است
در تعریف دلبستگی ناایمن باید بگوییم که این نوع از دلبستگی برای کسانی رخ میدهد که دوران کودکی سختی را پشت سرگذاشتهاند و همین موضوع هم باعث میشود تا در بزرگسالی وابستگی افراطی نسبت به طرف مقابل خود پیدا کنند. این افراد با شرکت در جلسات مشاوره شکست عشقی میتوانند دلبستگی ناایمن را تا حدودی به دلبستگی ایمن تبدیل کنند.
نداشتن مهارتهای ارتباطی کافی
یکی دیگر از علتهای شکست عشقی نداشتن مهارت کافی در زمینهی ارتباطات فردی و عاطفی است. افرادی که به اندازهی کافی در این زمینه مهارت ندارند، نمیتوانند رابطهشان را به خوبی پیش ببرند و در نهایت باعث طلاق زوجین میشوند.
یکی دیگر از علتهای شکست عشقی اختلالات شخصیتی است
گاهی علت شکستهای عشقی وجود برخی اختلالات شخصیتی در طرفین یک رابطه است. اختلالاتی که معمولا در رابطه با شکست عشقی وجود دارند عبارتاند از:
در مواری که فرد برای مشاوره شکست عشقی به روانشناس مراجعه کند و دکتر روانشناس طی جلسات مشاوره متوجه این اختلالات در فرد شود، در ابتدا سعی میکند به درمان این اختلالات در آن فرد بپردازد و در مراحل بعدی مشکل شکست عشقی را بررسی کند، چراکه وجود چنین مسائلی فرد را بسیار آسیبپذیر میکند و در روابط عاطفی و اجتماعی او اخلال ایجاد میکند.
اختلال رواننژندی یا نِوْرُز از دیگر علتهای شکست عشقی است
اختلال رواننژندی یا نِوْرُز را میتوان نوعی درگیری دائمی با اضطراب و افسردگی دانست، در این اختلال فرد همواره در انتظار خطری است که او را تهدید میکند. این اختلال باعث ترس دائمی در فرد میشود و او را آسیبپذیر میکند. به همین دلیل نیز روان نژندی را میتوان یکی از علتهای شکست عشقی دانست که برای درمان آن لازم است که حتما به دکتر روانشاس مراجعه شود.
درمان شکست عشقی در مردان
تحقیقات روانشناسی نشان دادهاند که پس از یک شکست عشقی مردان بیشتر از زنان آسیب میبینند. دلیل این موضوع را میتوان رابطه صمیمیتر زنان با دوستان و خانواده دانست که باعث میشود برای رفع ناراحتیها با آنها درد و دل کنند و دردشان را التیام ببخشند اما چنین اتفاقی کمتر برای مردان رخ میدهد. در همین راستا قصد داریم که در اینجا چند راهکار برای درمان شکست عشقی در مردان بیان کنیم:
- به جای تلاس برای فراموش کردن گذشته افکار منفی را از خود دور کنید و از تجربههایتان درس بگیرید.
- سرتان را با ورزش کردن و پرداختن به کارهای مورد علاقهتان گرم کنید.
- بلافاصله وارد رابطهی جدیدی نشوید بهتر است کمی صبر کنید و به خودتان زمان دهید.
- بعد از شکست عشقی با یک مشاور صحبت کنید، در میان گذاشتن احساسات در این برهه باعث از بین رفتن بسیاری از فشارها و استرسها میشود.
- سعی کنید تغییر مثبتی در زندگیتان ایجاد کنید مثلا فعالیتهایی که تا به حال انجام ندادهاید را امتحان کنید مانند یادگیری یک زبان جدید یا نواختن سازی که دوست دارید.
- به دنبال تایید دیگران و حرف مردم نباشید و تنها به چیزی که به نظر خودتان منطقی میآید عمل کنید.
- اگر به این نتیجه رسیدید که به رابطه خاتمه دهید حتما با صداقت و احترام این کار را انجام دهید، دعوا و دلخوریهای پس از جدایی به هر دو طرف آسیب خواهد زد.
- برای پیشگیری از شکست عشقی سعی کنید قبل از هر نوع وابستگی، از طرف مقابلتان شناخت کافی را پیدا کنید. اگر قصدتان ازدواج است حتما پیش از ازدواج برای مشاوره قبل از ازدواج به مشاور مراجعه کنید.
- خودتان را فدای وابستگی نکنید. اگر فکر میکنید رابطهتان اشتباه است هرچه زودتر به آن پایان دهید ترک رابطه با گذشت زمان دشوارتر خواهد شد.
- بعد از جدایی پیگیر او در صفحات مجازی نباشید و مدام از دیگران سراغش را نگیرید. هرچه زودتر جدایی را بپذیرید آسیب کمتری خواهید دید.
درمان شکست عشقی در زنان
زنان در زمان شکست عشقی با احساساتی همچون دلزدگی، طردشدگی، ناامیدی، ناراحتی، افسردگی و سردرگمی مواجه میشوند که میتوانند باعث ایجاد مشکلات روانی و روحی در آنها شود. در اینجا به چند راهکار برای درمان شکست عشقی در زنان اشاره میکنیم:
پس از جدایی احساس گناه نکنید و خود را برای پایان دادن رابطه سرزنش نکنید. به خودتان اجازه دهید تا مدتی ناراحت باشید.
اگر فکر میکنید که ممکن است دوباره به رابطهی قبلی بازگردید اول به کمک یک روانشناس، خوب و بد آن را ارزیابی کنید و بعد تصمیم بگیرید.
بعد از شکست عشقی تمرکزتان را روی رشد و پیشرفتتان بگذارید و سعی کنید اعتماد به نفس از دست رفتهتان را بازیابی کنید.
بدانید که شما در این موضوع تنها نیستید و احساساتی که در حال تجربه کردن آنها هستید طبیعی هستند.
به جای پشیمانی از گذشته از آنها درس بگیرید و سعی کنید از تجربهتان در جهت بهبود روابط آیندهتان استفاده کنید.
برای درمان شکست عشقی و التیام رنج و غمی که با آن مواجه هستید با یک روانشناس صحبت کنید تا عبور از این برهه برایتان آسانتر شود.
برای خاتمه دادن به رابطهای که به نظرتان اشتباه است تردید نکنید، گذشت زمان تنها باعث بیشر شدن وابستگی و سختتر شدن جدایی میشود.
درمان شکست عشقی در نوجوانان
مقابله با شکست عشقی می تواند به ویژه برای نوجوانانی که ممکن است اولین روابط عاشقانه مهم خود را تجربه کنند، چالش برانگیز باشد. در اینجا چند پیشنهاد برای حمایت و کمک به نوجوانان برای مقابله با شکست عشقی وجود دارد:
۱-احساسات خود را تأیید کنید: ضروری است که احساسات آنها را تأیید کنید و به آنها بگویید که احساس غمگینی، ناامیدی یا دلشکستگی پس از جدایی طبیعی است. به آنها اطمینان دهید که احساساتشان معتبر است و ناراحتی از دست دادن رابطه اشکال ندارد.
2. ارتباطات باز را تشویق کنید: فضایی امن و بدون قضاوت برای نوجوانان ایجاد کنید تا احساسات و افکار خود را در مورد جدایی ابراز کنند. آنها را تشویق کنید تا در مورد احساسات خود صحبت کنند.
3. ارائه دیدگاه: به نوجوانان کمک کنید تا بفهمند که شکست های عشقی بخش رایج زندگی است و بسیاری از افراد تجربیات مشابهی را تجربه می کنند. نمونه هایی از تجربیات خود یا دیگران را ارائه دهید تا نشان دهید که بهبودی و ادامه دادن امکان پذیر است.
4. خودمراقبتی را پرورش دهید: نوجوانان را تشویق کنید تا از نظر جسمی، عاطفی و ذهنی از خود مراقبت کنند. عادات سالم مانند ورزش منظم، تغذیه مناسب، خواب کافی و شرکت در فعالیت هایی که از آنها لذت می برند را تشویق کنید. خودمراقبتی می تواند به تقویت روحیه و سلامت کلی آنها کمک کند.
5. از سرزنش یا شرمساری بپرهیزید: مهم است که نوجوانان را به خاطر احساسات یا اعمالشان در طول شکست عشقی سرزنش یا شرمنده نکنید. در عوض به آنها یادآوری کنید که جدایی ها به دلیل عوامل مختلفی اتفاق می افتد و تنها تقصیر آنها نیست.
6. ارائه فعالیت های حواس پرتی و حمایتی: نوجوانان را درگیر فعالیت هایی کنید که از آنها لذت می برند و می توانند به عنوان حواس پرتی سالم عمل کنند. آنها را تشویق کنید که وقت خود را با دوستان خود بگذرانند، سرگرمی های خود را دنبال کنند یا در زمینه های خلاقانه مانند هنر، موسیقی یا نوشتن شرکت کنند.
7. راهنمایی در مورد مکانیسم های مقابله سالم ارائه دهید: به نوجوانان راهبردهای مقابله ای سالم برای مدیریت هیجانات خود را آموزش دهید. این ممکن است شامل تمرینات تنفس عمیق، یادداشت روزانه، تمرین تمرکز حواس یا مدیتیشن، یا جستجوی حمایت حرفه ای از درمانگران و مشاوران باشد.
8. روابط مثبت را ترویج دهید: نوجوانان را تشویق کنید تا روابط مثبتی با دوستان و اعضای خانواده که می توانند حمایت عاطفی و درک را در این دوران سخت فراهم کنند، حفظ کنند. آنها را تشویق کنید که به دنبال ارتباطات اجتماعی باشند و در فعالیت هایی شرکت کنند که تعاملات مثبت را ترویج می کنند.
9. علائم هشدار دهنده را زیر نظر داشته باشید: مراقب هرگونه نشانه پریشانی طولانی یا شدید، مانند غم و اندوه مداوم، کناره گیری از فعالیت ها، تغییر در اشتها یا الگوهای خواب، یا افکار آسیب رساندن به خود باشید. اگر علائم نگران کننده ای را مشاهده کردید، فوراً از یک متخصص سلامت روان کمک بگیرید
شکست عشقی چه زمانی خطرناک میشود؟
شکست عشقی میتواند تجربهای سخت و دردناک باشد، اما معمولاً به خودی خود خطرناک نمیشود. با این حال، عوامل خاصی می توانند در خطر شکست عشقی نقش داشته باشند، از جمله:
مسائل مربوط به سلامت روان:
اگر فردی در حال حاضر با مشکلات سلامت روانی مانند افسردگی، اضطراب یا اختلال دوقطبی دست و پنجه نرم می کند، شکست عشقی می تواند این علائم را تشدید کند و فرد را در برابر آسیب به خود یا افکار خودکشی آسیب پذیرتر کند.
عشق نافرجام:
اگر کسی به دلیل علاقه عاشقانه خود طرد شده باشد و نتواند ادامه دهد، ممکن است به تعقیب یا آزار و اذیت منجر شود. این رفتار می تواند خطرناک باشد و شاید منجر به عواقب قانونی شود.
هم وابستگی:
اگر فردی با شریک خود رابطه ای وابسته داشته باشد، امکان دارد احساس کند که تمام هویت و ارزش خود به این رابطه گره خورده است. اگر رابطه به پایان برسد، این می تواند منجر به احساس ناامیدی شود که در صورت عدم درمان می تواند خطرناک باشد.
سابقه سوء استفاده:
اگر کسی سابقه سوء استفاده یا ضربه روحی در روابط گذشته داشته باشد، شکست عشقی می تواند باعث ایجاد احساس شرم، گناه و بی ارزشی شود. این می تواند منجر به رفتارهای خود ویرانگر یا احساس ناامیدی در مورد روابط آینده شود.
مشاوره شکست عشقی تلفنی
همانطور که اشاره شد شکست عشقی نوعی بحران است که هر فرد ممکن است در زندگی خود آن را تجربه کند اما گاهی عبور از شکست عشقی دشوار میشود و برای مقابله با آن نیاز است که از یک متخصص در حوزهی شکست عشقی کمک گرفته شود. برای مشاوره در زمینهی شکست عشقی در تمامی ایام هفته از ساعت 09:00 تا 21:00 با شمارهی ۸۸۲۱۷۰۸۸ 021 تماس حاصل فرمایید تا از خدمات حرفهای مشاوره شکست عشقی بهرهمند شوید
سوالات متداول
بعد از شکست عشقی چه کنیم؟
بعد از شکست عشقی کمی به خودتان زمان بدهید سعی کنید علت شکست را پیدا کنید و اگر فکر میکنید برای گذر از این مرحله نیاز به کمک دارید حتما به یک روانشناس مراجعه کنید.
چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم؟
مهمترین کاری که برای رسیدن به آرامش بعد از شکست عشقی میتوانید انجام دهید این است که پایان رابطه را بپذیرید. خودتان را سرزنش نکنید و افکار منفی و انتقامجویانه را از خود دور کنید.
مردان زودتر عشقشان را فراموش میکنند یا زنان؟
در واقع در پاسخ به این سوال باید بگوییم که رنج جدایی و فراموش کردن عشق برای مردان و زنان به یک اندازه سخت است اما خانمها برای فراموش کردن رابطه قبلیشان تلاش بیشتری میکنند و به طور کلی از نظر احساسی قویتر میشوند اما مردان اغلب سعی میکنند که احساسات منفی ناشی از شکست عشقی را نادیده بگیرند و همین موضوع باعث میشود که به طور کامل با موضوع مواجه نشوند و روند فراموش کردن رابطه قبلی در آنها طولانیتر شود.
چگونه با غم جدایی کنار بیایم؟
کنار آمدن با غم جدایی کار آسانی نیست. به خودتان زمان دهید تا این مرحله را پشت سر بگذارید. راهکارهایی که در بالا به آنها اشاره کردیم میتواند کمکتان کند.
اینکه بعد از 7 سال از اتمام رابطه و جدایی هنوز نتوانستم آرامش داشته باشم و آن فرد را فراموش کنم طبیعیست ؟؟
خیر،
باید عوامل بررسی بشه تا ببینیم از چه جهاتی نتوانستید این موضوع رو فراموش کنید،
البته که فراموش نمیشه، کنار میزاریم و به زندگی عادی برمیگردیم
😭😭😭نمیشه نمیتونم اخه چرابایدفراموش کنم رابطه ای ک اشتباه نبوده کنارش خوشبخت بودم چجوری ببخشمش من چکارکنم اخه چکارکنم چرا رفت چرارابطه منو اون معمولی نبودثانیه اش کنارهم بودیم😭شبی بدون هم نمیخابیدیم چه دنیاکوفتیه خداکمکم کنه ولی اونوهیچ وقت نمیبخشم
لطفا تحت هیچ شرایطی حداقل یکسال پس از جدایی وارد رابطه جدیدی نشید چرا که این ورود بر مبنای واقعیت و بشکل منطقی نیست و صرفا برای رهایی از ,احساسات و هیجانات منفی نظیر احساس تنهایی احساس پوچی و بی ارزشی بخاطر خلا عاطفی یا درملندگی یا عزت نفس پایین پس از جدایی عاطفی یا رهایی از مشکلات و غم و اندوه ناشی از جدایی یا حتی ترس از بالا رفتن سن یا بخاطر فشارهای اطرافیان و….صورت گرفته و کاملا هیجانی و احساسی تصمیم اشتباهی گرفتید قطعا با رابطه جدید وابستگی بوجود میاد ولی معیار و شاخصهای انتخاب عشق از بین میره و قطعا در آینده ای نه چندان دور به بن بست میرسید در وهله اول با خودتون منطقی استدلال کنید که علت شکست و جدایی عاطفی رابطه عاشقانه قبلیتون چی بوده ممکنه فقط بر مبنای سو تفاهمات این جدایی صورت گرفته پس بخاطر خوشبختی و آرامش خودتون حتما یه فرصت دیگه بهم بدید حیفه که موانع و طرحواره های ذهنی یا ذهن خوانی طرف مقابل و نشخوارهای منفی نسبت به رابطتتون باعث جداییتون بشه در اینصورت تا آخر عمرتون آه و حسرت میخورید لجیازی و غرورتون احمقانه رو بذارین کنار در عشق واقعی غرور یه سمه و تا زمانی که ابتدای رابطه نسبت به طرفتون عشق قلبی ندارین بخاطر صرف خلا عاطفی و سایر طرحواره ها وارد هیچ رابطه ای نشید و اگر شدید به خودتون دروع نگین که به مرور بهتر میشیم سریعا از این رابطه سمی خارج بشین دنبال بهونه و توجیه موندن تو رابطه نباشید الان جدا بشید خیلی بهتر از اینه که در آینده جداشین یکی از این افکار منفی انرژی و زمانیه که تو رابطه جدید صرف کردید یا احساس عذاب وجدان بخاطر درد شکست عاطفی طرف مقابل یا هزینه های مالی و…. میباشد اگه الان خارج نشید و درگیر و اسیر عشق یطرفه شخص مقابلتون بشید در آینده نه چندان دور این احساس ناخوشایند رو با پوست و گوشت و استخوان لمس و درک میکنید برای طرف مقابلتون حس ایثار و فداکاری نداشته باشید این حس زمانی به کمک شما میاد که تو یه رابطه عاشقانه و متقابل باشید بازم تاکید میکنم در صورت امکان به عشق قبلیتون برگردین و از نو همه چی رو شروع کنید و این برگشت نباید بخاطر عذاب وجدان ترحم و دلسوزی یا خلا احساسی و عاطفی باشه برگشتتون فقط بخاطر خود شخص ماهیت و جوهر اون پارتنر باشه در هم از نظر روحی حل بشید موفق باشید
این نیز میگذرد
من بیش از 12 ساله عاشق کسی شدم که هیچ حسی بهم نداره در واقع از بچگیش تا الان که سنش 20 ساله در واقع درگیر عشق یه طرفه شدم ، هنوز نتونستم با این موضوع کنار بیام و به زندگی عادی برگردم هر چند مدتی خودمو سرگرم انواع و اقسام سرگرمی کردم و تصورم این بود که بلاخره فراموشش کردم و از قلبم بیرون رفته ولی بعد از سال ها یه جرقه عشقمو دوباره شعله ور کرد اما باز جواب رد شنیدم . من دوستش دارم نمی تونم به کسی دیگه فکر کنم 12 سال تلاش برای فراموشیش کافی نبود
دوستان یک درخواست برادرانه دارم ازتون، اینکه هیچوقت رابطه مجازی نداشته باشید چون و در آخر خودتون آسیب میبیند من تجربه کردم الان پشیمانم…
.
خیلی ممنون از کمک هاتون من عاشق یک نفر بودم و خیلی دوسش داشتم اما اون یه روز به یه بهونه مزخرف منو ول کرد و رفت و فردای اون روز اون رو با یه پسر دیگه دیدم ولی با اینکه به من خیانت کرده و ولم کرده بازم دوسش دارم و نمیتونم فراموشش کنم و بدون اون برای من سخت میگذره ولی این مطالب و توضیحات شما خیلی بهم کمک کرده و الان به لطف این سایت خیلی آروم و احساس خوشحالی دارم..
در کل متشکرم از گروه خوبتون 🌹🙏❤️
شاید تو ضاهر فراموشش کنی ولی… همیشه یه گوشه ای از قلبت هنوزم برای گرمای نفساش میتپه 🙂
من چهار ساله ندیدمش موضوع اصلی اینجاس ک
بعد جدایی یکسال من ناراحت نبودم و مشکلی نبود
ولی بعد یکسال بدون اینکه اتفاقی بیوفته
من تو نبودش عاشقش شدم
و دیگ نتونستم اروم باشم
درضمن متاسفانه من دلیل جدایی بودم
بعد ها ک خواستم رابطع را برگردونم
طرف مقابل منو فراموش کرده بود
این موضوع منو داغون کرد
سه ساله ک شبو روزم اونه دارم شرایط شدیدا سختیو میگذرونم همین موضوع باعث شد ک دیگ نتونستم ورزشم رو ادامه بدم و ۱۰ ۲۰ کیلو کاهش وزن داشتم
متاسفانه تولد ایشون و من دوروز فاصله دارع
هرچقدرم هم این حسو کمش میکنم روز تولدش داغون میشم و باز همون جریان…
خلاصه من دارم ازتو تموم میشم و هیچکاری نمیتونم انجام بدم
لطفا و خواهشا مخصوصا پس از شکست عشقی و عاطفی اولا بخاطر ترس و فرار از تنهایی یا خلاء عاطفی یا بخاطر دیگران (پدر و مادر و..) یا بخاطر ایجاد حس حسادت یا انتقام از پارتنر قبلیتون وارد رابطه جدیدی نشید و اگه میتونید در جهت ترمیم رابطه قبلی تلاش کنید البته اگه دلایل موجهی برای برقراری رابطه و ترمیمش دارید ثانیا تا زمانی که رابطه قبلیتون رو از نظر روحی و روانی و احساسات متناقض فراموش نکردید تحت هیچ عنوان وارد رابطه جدیدی نشید و اگه به هر دلیلی وارد شدید سریعا و جسورانه خارج بشید به خودتون نگین که ممکنه طرف مقابلتون آسیب روحی میخوره دیر یا زود این اتفاق میوفته چه بهتر که رابطه سمی رو سریعا قطع کنید چرا که اولا زمانی که شکست عاطفی خوردید یا طلاق گرفتید در اوج هیجان و احساسات منفی هستید و رابطه جدید رو بدون شناخت منطقی و از روی استیصال انتخاب کردید ثانیا صرفا بخاطر عدم مواجهه با احساسات منفی و جبران خلاء عاطفی خودتون رو وارد رابطه جدیدی کردین مطمن متاسفانه خیلی از عزیزان پس از شکست عاطفی وارد رابطه واکنشی میشن و حتی با پارتنر جدیدشون سکسم تجربه میکنن ترشح هورمون اکسی توسن باعث میشه بخش منطقی مغز غیر فعال بشه و تداوم این رابطه باعث ایجاد وابستگی میشه نه دلبستگی و طرف فکر میکنه که واقعا عاشق مخاطبش شده در صورتی که رابطه جدید صرفا یه مرهم و مسکن موقتی برای اون شخصه و به محض بهبود دیگه نیازی به مرهم وجود نداره براش پس سعی کنید برای همدیگه غذا باشید نه دوا و حتما و حتما بدون شناخت دقیق و عشق واقعی نه صرف وابستگی محض وارد هیچ رابطه ای نشید متاسفانه پس از شکست عشقی احساساتی نظیر بی ارزشی بی لیاقتی و بی کفایتی طرد و رها شدگی تخریب عزت نفس و درماندگی و احساس پوچی روح و روان شخص رو تسخیر میکنه خیلی مراقب باشید این طرحواره ها (تله ها) باعث نشه عزت و حرمت نفستون رو از دست بدید شما لایق بهترین ها هستید پس به خودتون اعتماد کنید و ارزش واقعی خودتون رو بشناسین و با هر بی سر پایی وارد رابطه مهمی مثل ازدواج نشید بحث مسایل مالی هم از اوجب واجباته
سلام؛من قبل از اینکه مراحل سوگ رو طی کنم وارد یه رابطه عمیق عاطفی به قصد ازدواج شدم و همدیگرو خیییییلی دوست داشتیم طلاق من با پارتنر قبلیم توافقی بوده و هیچ کدوممون هیچ احساسی نسبت بهم نداستیم و نداریم و هم از لحاظ منطقی هم احساسی تصمیم به جدایی منطقی و معقولترین تصمیمی بود که گرفتیم حتی بعد از طلاق و طی دوران طی کردن سوگ هم هیچ تمایلی به بازگشت نداشتیم ولی حدود 6 ماه تا یکسال پس از جدایی کم کم احساساتی نظیر عذاب وجدان مدام منو اذیت میکرد نمیدونم چطور توضیح بدم منظور از عذاب وجدانم این نبود که از جدایی پشیمون شدم و دلم میخواد مجددا به رابطه قبلیم برگردم یه حسی مثل نامردی کردن و تنها گذاشتن همسر سابقم داشتم ولی هر جور که فکر میکردم میدیدم که هیچ علاقه ای نسبت بهشون نداشتم و ندارم ولی به مرور باعث شد نتونم احساسات و علاقه و نیازهای پارتنر جدیدم رو بر طرف کنم خیلی هم عذاب میکشیدم میدونستم از این رفتارهای افسرده گونه من و احساسات متناقضم قلبا خیلی ازم آزرده خاطر بودن و واقعا چون نمیخواستم ناراحتش کنم بدنبال توجیهی برای قطع رابطمون میگشتم چون نمیدونستم این حالت من چقدر زمان میبره تا به تعادل برسم حضور من نه تنها باعث آرامش ایشون میشد بلکه ناخواسته باعث رنجش ایشون هم میشدم بهشون گفتم با باید رابطه رو کات کنیم درخواست کرد با گریه که لااقل با هم دوست بمونیم من نپذیرفتم چون احساس میکردم چون نمیتونم حس واقعیمو نثارش کنم به خودم و وجدانم درگیر بودم که نکنه این دوستی باعث بشه که فکر کنه دارم ازش سو استفاده عاطفی یا جنسی میکنم خلاصه پس از حدود 14 ماه از سوگ قبلی کاملا خارج شدم و مجددا با ایشون ارتباط گرفتم با تموم وجودم عاشقش بودم و هیچ مانعی برای ابراز احساساتم وجود نداشت تموم وجودم مال اون بود ولی متاسفانه ایشون تازه وارد سوگ شده بودن و بار هیجان منفی و احساسات شدیدشون نسبت به من و رفتار من باعث شد نسبت بهم سرد بشن دقیقا همون حالتهایی رو که من تو اون مدت تجربه کردم رو به عینه میدیدم و متاسفانه فقط و فقط بخاطر فرار از تنهایی و و مهمتر از اون خلا عاطفی وارد یه رابطه سمی و کاملا اشتباهی شده سوالم از جنابعالی اینه که ممکنه ایشون طی این مدت متوجه حالات روحی سابق من بشه و با خودش قیاس کنه و از رابطه ناسالم خارج بشه و مجدد بهم برگردیم واقعا معتقدم که ما همدیگرو کاملا درک میکردیم و قطعا میتونیم همدیگرو خوشبخت کنیم
از تموم دوستان گرامی با نهایت وجود و احساسم تقاضا میکنم اگه در ابتدای رابطه عشق و علاقه باطنی و قلبی نسبت به طرف مقابلون ندارید یا از ظاهر,شخصیت،اعتقادات و فرهنگ خانوادگی و.. طرف قلبا حس خوبی نمیگیرید و ندارید و بخاطر حرف مردم که راجب من چه فکری میکنن اگه متوجه بشن من از این رابطه که مطمنم ناسالمه خارج بشم .خواهش میکنم تمنا میکنم تو معذوریت قرار نگیرید و رابطه رو ادامه ندید قطعا خیلی از اشخاص تو یه مدت کوتاه واقعیت خودشون و شخصیتشون رو نشون نمیدن در واقع شخصیت نمایشی دارن پس لطفا اگه برنامه ای برای ازدواج دارید خیلی خیلی محتاطانه عمل کنید وبا چشم باز و صرفا جهت شناخت نه اینکه وابسته طرفتون بشید متاسفانه خیلیها خطوط قرمز رو رد میکنن و از همون ابتدا میان تا بمونن چطور میشه بدون شناخت میرید تا زندگیتونو بسازین و عدم رعایت این موضوع باعث میشه روز به روز فقط وابستگی زیاد بشه نکته مهم مخصوصا برای دخترای عزیز اینکه فکر نکنید اگه طرفتون مخصوصا اوایل رابطه خیلی محترمانه صحبت میکنه یا از نظر عاطفی ابراز احساساتی نسبت بهتون داره یا هدیه هایی بعضا گران قیمت براتون میخره دلیل بر این نمیشه که عاشقتونه در خیلی از مواقع در حقیقت هدف طرف مقابلتون اینه که سعی میکنه شما رو در معذوریت قرار بده حتی اگر هم واقعا عاشق شما باشه مهم اینه که شما هم متقابلا عاشقش باشید تاکید میکنم عاشق و دلبستش باشید نه وابسته متوجه این مسایل حتما باشید چیزی که مهمه صداقت و اعتماد طرف مقابلتون و جذابیت شخصیت اونه ممکنه طرف مقابل ویژگیهای مثبت زیادی هم داشته باشه ولی مهم اینه که شما میخواهید تا آخر عمر روز و شب کنار هم زندگی کنید مطمن باشید به مرور هیچ عشق و علاقه ای بوجود نمیاد ممکنه وابستگی بخاطر ارتباط و تعامل بوجود بیاد ولی قطعا اون عشق اهورایی که واقعا رویا نیست و آرزوی قلبیه یکایک شماست محقق نمیشه از همون ابتدا اگه عشقی نسبت بهم داشتید که هیچ در غیر اینصورت مطمن باشید فقط وابستگیه و به مرور سرخورده و احساس بی ارزشی و نا امیدی تموم وجودتون رو تسخیر میکنه لطفا تو رابطه ناسالم نمونید قطع به یقین دیر یا زود خودتون متوجه میشید لطفا زمان و جوونیتونو با ادامه رابطه ناسالم تباه نکنید حرمت نفس داشته باشید و مطمن باشید شما لایق و شایسته عشق واقعی هستید و همچنین مطمن باشید تو هر سن و سالی میتونید عشق واقعیتونو پیدا کنید و ترس از بالا رفتن سن و یا ترس از تنهایی نباید باعث بشه که رابطه سمی رو ادامه بدید تنهایی اصلا مانع نیست به شرطی که به اون خودشناسی رسیده باشید قطعا تنهایی بهتر از بودن با کسیه که عاشقش نیستید
لطفا تحت هیچ شرایطی حداقل یکسال پس از جدایی وارد رابطه جدیدی نشید چرا که این ورود بر مبنای واقعیت و بشکل منطقی نیست و صرفا برای رهایی از ,احساسات و هیجانات منفی نظیر احساس تنهایی احساس پوچی و بی ارزشی بخاطر خلا عاطفی یا درملندگی یا عزت نفس پایین پس از جدایی عاطفی یا رهایی از مشکلات و غم و اندوه ناشی از جدایی یا حتی ترس از بالا رفتن سن یا بخاطر فشارهای اطرافیان و….صورت گرفته و کاملا هیجانی و احساسی تصمیم اشتباهی گرفتید قطعا با رابطه جدید وابستگی بوجود میاد ولی معیار و شاخصهای انتخاب عشق از بین میره و قطعا در آینده ای نه چندان دور به بن بست میرسید در وهله اول با خودتون منطقی استدلال کنید که علت شکست و جدایی عاطفی رابطه عاشقانه قبلیتون چی بوده ممکنه فقط بر مبنای سو تفاهمات این جدایی صورت گرفته پس بخاطر خوشبختی و آرامش خودتون حتما یه فرصت دیگه بهم بدید حیفه که موانع و طرحواره های ذهنی یا ذهن خوانی طرف مقابل و نشخوارهای منفی نسبت به رابطتتون باعث جداییتون بشه در اینصورت تا آخر عمرتون آه و حسرت میخورید لجیازی و غرورتون احمقانه رو بذارین کنار در عشق واقعی غرور یه سمه و تا زمانی که ابتدای رابطه نسبت به طرفتون عشق قلبی ندارین بخاطر صرف خلا عاطفی و سایر طرحواره ها وارد هیچ رابطه ای نشید و اگر شدید به خودتون دروع نگین که به مرور بهتر میشیم سریعا از این رابطه سمی خارج بشین دنبال بهونه و توجیه موندن تو رابطه نباشید الان جدا بشید خیلی بهتر از اینه که در آینده جداشین یکی از این افکار منفی انرژی و زمانیه که تو رابطه جدید صرف کردید یا احساس عذاب وجدان بخاطر درد شکست عاطفی طرف مقابل یا هزینه های مالی و…. میباشد اگه الان خارج نشید و درگیر و اسیر عشق یطرفه شخص مقابلتون بشید در آینده نه چندان دور این احساس ناخوشایند رو با پوست و گوشت و استخوان لمس و درک میکنید برای طرف مقابلتون حس ایثار و فداکاری نداشته باشید این حس زمانی به کمک شما میاد که تو یه رابطه عاشقانه و متقابل باشید بازم تاکید میکنم در صورت امکان به عشق قبلیتون برگردین و از نو همه چی رو شروع کنید و این برگشت نباید بخاطر عذاب وجدان ترحم و دلسوزی یا خلا احساسی و عاطفی باشه برگشتتون فقط بخاطر خود شخص ماهیت و جوهر اون پارتنر باشه در هم از نظر روحی حل بشید
موفق باشید
سلام.من درعشقی که باتمام وجود مپرستیدمش شکست خوردم تمام قلبم ترک خورده تحملش سخته برام خودمو کوچیک میکنم پیام میدم وبی جواب می مونه باتمام خلقیات بدش ساختم اما چون معترض رفتارش شدم هوای پریدن زد به سرش مگه میشه ادم اینهمه بیرحم احتیاج کمک دتذم برای فراموش کردنش اما سمت کمک نمیرم
سلام
عاشق دخترخاله م بودم.ازدواج کرده ولی خب هنوز هم بینهایت دوسش دارم،خیلی درد و رنج کشیدم و همش میگم چرا و به چه دلیل خاله م اینکارو باهام کرد…اصلا فکر همچین روزایی رو نمیکردم،هنوزم شبها گریه میکنم از دوریش یه وقتایی،خیلی تلاش کردم سرپا بمونم،یه جاهایی باختم فرصتهای.. همیشه براش آرزوی خوشبختی میکنم ولی بعد بیست۲۰ سال تمام فکر و قلب و روحم رو در اختیار گرفته
واقعا نمیدونم چکار کنم،اصلا هم تمایلی به آشنایی با کسی رو نداشتم…خلاصه کنم،به شدت صدمه دیده روحم
سلام من ۱۷ سالمه عاشق دختری از فامیلامون شدم ولی فامیلای دور هست و من میترسم بگم بهش و نمیدونم که به من علاقه داره یا نه و سعی میکنم پیش اون خوش قیافه و آراسته باشم تا به خودم عاشقش کنم و زیاد همدیگه رو نمی بینیم و میترسم برم بگم بهش که به پدرو مادرش بگه و من فقط اونو برای آیندم انتخاب کردم نه برای همین سال که بدون کار و اینا ازدواج کنم باهاش و من هنوز درس میخونم تا کار و ماشین و اینا داشته باشم بعد باهم ازدواج کنیم چون میترسم که کسی دیگه ای باهاش اوکی شه بخاطر همین فقط میخوام بگم بهش که فقط باهم حرف بزنیم و با کسه دیگه ای اوکی نشه ولی به میترسم بگم که بره به پدر و مادرش بگه و اگه بشه راهنماییم کنید